پایان نامه بررسی میزان پایبندی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی به مسائل دینی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی میزان پایبندی دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی به مسائل دینی در سال تحصیلی 90-91 شهر علامرودشت استفاده شده است. روش تحقیق این پژوهش، روش کتابخانهای و پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات میدانی از ابزار پرسشنامه بهرهگرفته شدهاست. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمونهای آماری شاخصهای پراکندگی مرکزی، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی چندگانه استفاده شدهاست. جامعه آماری تحقیق، دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرعلامرودشت در سال تحصیلی91-90 است که تعداد70 نفر از طریق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران به دست آمدهاست. نتایج به دستآمده نشان میدهد که متغیر وابسته یعنی مناسک و رفتارهای دینی با متغیرهای جامعهپذیری دینی، نظارت و کنترل اجتماعی، انسجام اجتماعی و تجدید حیات اجتماعی رابطه معنیداری دارد و کسانی که نمره این متغیرها در بین آنها بالا بود، نسبت به بقیه پایبندی بیشتری بر مناسک و رفتارهای دینی دارند. تحلیل ضرایب همبستگی چندگانه نیز نشان داد که متغیرهای نظارت و کنترل اجتماعی، جامعهپذیری دینی، انسجام اجتماعی و تجدید حیات اجتماعی(دینی) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته دارند. همچنین تحلیل یافتهها به تفکیک جنسیت حاکی از آن است که میزان پایبندی دانشآموزان دختر به مناسک و رفتارهای دینی بیشتر از دانشآموزان پسر میباشد.
کلیدواژه: مناسک و رفتارهای دینی، انسجام اجتماعی، جامعهپذیری دینی، نظارت و کنترل اجتماعی و تجدیدحیات اجتماعی
مقدمه
دين از مهمترين مفاهيم تاريخ بشري است كه در تمام جوامع و در همه مراحل تاريخي زندگي بشري نقش مهم و موثري ايفا نموده است. تجربة تاريخي زندگي بشر، به خصوص در دوران مدرن حيات انسان به خوبي نشان داده است كه دين جزيي جدانشدني از وجود نسل بشر بوده است. از اينرو، در تمامي نقاط جهان و در تمامي طول تاريخ بشر همواره سخن از دين بوده است. حتي در جهان معاصر، كه هجمه به دين و پيروان اديان، به ويژه اديان توحيدي فراوان گشته است نيز دين شناسي و مطالعه در مورد آن همچنان محوريت خود را حفظ كرده است.
علامه طباطبايي در آثار خويش، تعاريف گوناگوني از دين ارائه نموده است. ايشان در تعريف و شناسايي دين، گاه به معرفي آن به صورت عام و كلي، كه همه اديان اعم از آسماني و غيرآسماني را در برگيرد، نظر دوخته و زماني تنها به معرفي اديان آسماني پرداخته است. در آثار ايشان دو تعريف متفاوت از دين وجود دارد:
- ماهيت و حقيقت دين به طور عام و فراگير: در نظر علامه طباطبايي، «دين» روش عملي زندگي در اين جهان بر مبناي اعتقاد درباره جهان و انسان به عنوان يكي از اجزاي آن است، اعم از اينكه اين روش از راه نبوت و وحي گرفته شود، يا از راه وضع قراردادهاي بشري.(گنجی ،1383)
- اديان الهي و آسماني: هر چند دين مجموعه قوانيني است كه انسان زندگي اجتماعي خود را براي رسيدن به خوشبختي بر اساس آن تنظيم ميكند، ولي چنين نيست كه همه اديان بتوانند انسان را به سعادت و خوشبختي واقعي و حقيقي برسانند. از اينجاست كه اديان، به اديان «حق و باطل» يا «الهي و غيرالهي» تقسيم ميشوند. علامه طباطبايي اديان الهي را چنين تعريف ميكند: «دين الهي، مجموعهاي مركب از معارف دربارة مبدا و معاد و قوانين اجتماعي از عبادات و معاملات است كه از طريق وحي و نبوت گرفته شده است». علما و انديشمندان مسلمان ديگري تعاريف گوناگون و گاه متفاوتي از دين ارائه كردهاند كه از جمله ميتوان به نظرات علامه مطهري، امام خميني(ره) و ديگران اشاره نمود.
از منظر جامعه شناختي توجه به دين را بايد در سپيده دم تكوين جامعه شناسي چونان رشتهاي علمي رديابي كرد. جامعه شناسان بزرگي چون ماركس، وبر و دوركيم تأملات ژرفي درباره دين داشتهاند، به طوري كه در مجموعه پژوهشهاي آنها پرداختن به واقعيت اجتماعي دين، سهم درخور اعتنايي را به خود اختصاص داده است. مقارنت شكل گيري اين حوزه علمي با دورهاي خاص از تحول جامعه غربي، كه به واسطه تمايزيابي ساختي و نهادي مشخص ميشود و مواجه دين رسمي با بحران كارآمدي، سبب شد كه «مطالعه نظاموار و عيني روابط دين و جامعه» و تحولات و معضلات دين در دستور كار جامعه شناسي قرار گيرد. از اين منظر، گاه برخي از جمله مارکس(1818-1883)، سخن از «دين افيوني» و برخي ديگر از جمله اگوست کنت،(۱۸۵۷-۱۷۹۷)، دست به كار «دين سازي» ميشوند. هر بياني كه در اين زمينه وجود داشته باشد، نميتواند موجب غفلت از اين واقعيـت گردد كه اهميت دين در آن دوران يا اهميت مواجه دين با بحران در آن دوره بود كه نگاهها به عملكرد و كاركرد دين را براي آنها برجسته كرده بود.(مهدی زاده ،1379)
در ايران نيز همانند غرب بحث دين و كاركردها و آثار آن همواره مورد بحث بوده است. در برههها و دورههاي مختلف به واسطه آثار انقلابي دين، شورشها و انقلابهاي بسياري در جامعه ايراني شكل گرفته است كه مورد آخر آن انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 بوده است. انقلاب اسلامي از آنرو كه با وجه ديني انجام پذيرفت، به دين در اجتماع و سياست ايراني جلوهاي نو عطا كرد. بر اين اساس، مطالعات و پژوهشهاي بسياري در رابطه با اين مقوله مهم در ايران انجام پذيرفت.
تحقیقات زمینه یابی در باره دین نتایج متضادی را نشان می دهد. اولین مشکل در زمینه اندازه گیری دین، ایجاد ابزارهای دقیق و قابل اعتماد برای سنجش پارسایی فردی است. پژوهش درباره رفتار و تجربه دینی مستلزم تعریف عملیاتی از این رویدادهاست. این شیوه ها نوعاً کمی اند، و نمره هایی را به دست می دهند که می توان همبستگی آماری آنها را با طیفی از ابعاد دیگر سنجید. جستجو در ویژگیهای شخصیتی، نگرشها و دیگر متغیرها برای یافتن همبسته های مذهبی بودن، دومین وظیفه اصلی این محققان آماری است( هود، اسپیلکا، هونسبرگر و گورسوک[1]،1996). نكته بسيار مهم آنكه، با همه تلاشهايي كه در زمينه روانشناسي دين صورت گرفته است، هنوز هیچ کس ابعاد بنیادی دین داری را نیافته است و نخواهد یافت. هر نوع مقیاسی را باید ابزاری قراردادی دانست که نیازهای ویژه پژوهشگران را رفع می کند(کینگ و هانت[2]،1975، 1990،نانلی[3] 1978).
در رابطه با سطح تحصیلات و اعتقاد به خدا هاروی لمن[4] (1931) دریافت که دانشمندان برجسته آمریکایی نیم برابر بیشتر از دیگران، عضو یک فرقه مذهبی بودند. در تضاد با این نتایج، لوبا[5](1950) و رونالد مه یر(1959) دریافتند که هر چقدر مقام علمی دانشمند بالاتر باشد، میزان اعتقاد او به خداوند سبحان کمتر است. البته تحقیقات بعدی از پرسشنامه های بکار برده شده توسط لوبا اشکالات محتوایی گرفتند(به نقل از وولف،1997 ص 306).
در ارتباط با رفتار دینی و افزایش سن، برند( به نقل از، آرگایل و بیت-هلاهمی[6]،1975) حدس می زند که دینداری عمدتا به هوش سیال[7]، یعنی توانایی حل مسائل جدید، مربوط است. به نظر او پارسایی همواره با سن ارتباط دارد. بچه های کوچک و سالخوردگان بیش از سایر گروههای سنی، سطوح بالایی از اعتقاد و مشغولیت مذهبی را نشان می دهند. اتفاقی نیست که هوش سیال الگویی وارونه را نشان می دهد: در کودکی اوج می گیرد و از میان سالی به بعد تنزل می کند. بنابراین نتیجه می گیرد که مذهبی بودن به این معنی است که آدمی نمی تواند یا نمی خواهد به طور مستقل بیندیشد.
اكنون نزديك به30 سال است كه از انقلاب شكوهمند ايران كه بر رشد اخلاق و معنويت و دين، بنيان گرديده است، مي گذرد. بررسي رفتار دینی در بين زنان و دختران و رابطه آن با سطح تحصيلات و افزايش سن در خور توجه خواهد بود. اكنون بايد ديد كه آيا دانشگاهها و مدارس ما در رشد اعتقادي، همسو با اهداف متعالي انقلاب اسلامي حركت كرده اند، يا آنكه با افزايش سطح تحصيلات و سن از باورهاي اعتقادي آنان كاسته شده است.
شهر علامرودشت به عنوان يكي از شهرهاي مذهبي ايران نيز اگرچه به لحاظ بافت مذهبي داراي زيرمجموعه اندك متفاوتي از جامعه كلي ايراني است، اما از آثار و تبعات دين و دينداري برخوردار است. البته، اين پيامدها پس از انقلاب اسلامي ايران دوچندان شده است. از اينرو، مطالعه وضعيت دينداري، به ويژه در ميان نسلهاي مختلف در جامعه علامرودشت امري مهم و شايان توجه است. نوشتار حاضر با اهميت قائل شدن به مقوله دين، بررسي وضعيت دينداري ميان دو نسل جوان و بزرگسال در شهر علامرودشت را مورد بررسي و آموزن قرار داده است.(توکلی ،1383)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.