پایان نامه اثر نوسانات درصد سود تقسيمي بر بازده سهام شركت هاي پذيرفته شده در بورس
چکيده
يکي از مسائل مهمي که مديران واحدهاي انتفاعي با آ ن مواجه هستند شناسايي وتبيين عوامل تعيين کننده تقسيم سود است اگاهي از اين عوامل ضمن اينکه بيانگر توان نقدينگي شرکت است مي تواند در برنامه ريزي مالي بلند مدت وهمچنين در پرداخت سود سهام به سهامداران موثر باشد.دراين خصوص نظريه هاي گوناگوني از سوي صاحبنظران دانش مالي ارائه شده است که از جمله آن مي توان به :
1-نظريه عدم ارتباط تقسيم سود با بازده سهام ( مثلا نظريه ميلرومودلياني )
2-نظريه هاي مربوط بودن تقسيم سود با بازده سهام ( مثلا مدل گوردون,نظريه راديکال ,نظريه سنتي,مدل والتر) اشاره کرد
دراين تحقيق اطلاعات لازم براي 86 شرکت واجد شرايط دريک دوره هشت ساله (1378 تا 1385) توسط بسته هاي نرم افزاري موجود دربازار ومراجعه به بورس اوراق بهادار تهران گرداوري شده است . براي تجزيه وتحليل اطلاعات ازروشهاي آماري مبتني بر رگرسيون از نرم افزار SPSS استفاده شد . نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي دهد که :
1- بين نوسانات درصد سود تقسيمي وبازده سهام شرکتها در فرضيه اصلي رابطه معني دار و مستقيمي وجود دارد.
2- بين نسبت سود تقسيمي سهام و تغييرات قيمت سهام در فرضيه فرعي اول رابطه معني دار و معكوس وجود دارد .
3- رابطه بين توزيع سود نقدي بيشتر و قيمت سهام با رابطه بين توزيع سود نقدي كمتر و قيمت سهام در فرضيه فرعي دوم تفاوت معني داري وجود دارد .
4- بين سود نقدي هر سهم ونسبت تغييرات سود هر سهم ،در فرضيه فرعي سوم رابطه معنيدار و مستقيمي برقرار است .
5- بين نسبت تقسيم سود در بلند مدت و بازده سهام در فرضيه فرعي چهارم رابطه معنيدار و مستقيمي برقرار است .
فصل اول : كليات
1-1) مقدمه
سود نقدي عبارتست از: قسمتي از عايدات شركت كه به صورت نقد به سهامداران پرداخت ميشود. توزيع سود نقدي قديميترين و معمولي ترين راه انتقال بازده از طرف شركتها به سهامداران ميباشد. مديريت شركت همواره بايد در خصوص نگهداري و يا توزيع تمام يا بخشي از سود سهام نقدي تصميمگيري كند. از ديدگاه سرمايه گذاري تا زمانيكه پروژههاي سرمايه اي بازده آ نها بيشتر از هزينه تامين مالي آ نها باشد شركت براي تأمين مالي از عايدات نگهداري شده استفاده خواهد كرد. مؤسسه براي تأمين مالي از انتشار سهام جديد و يا اخذ وام و يا تلفيقي از هر دو استفاده خواهد كرد. از اين ديدگاه مسأله پرداخت سود سهام نقدي يك موضوع انفعالي است و ميزان سود سهام نقدي بستگي به تعداد فرصتهاي سرمايهگذاري شركت و هزينههاي مورد نياز براي اجراي آنها دارد. از يك طرف اگر فرصتهاي سرمايهگذاري شركت زياد باشد، درصد پرداخت سود سهام نقدي کمتر خواهد شد. و از طرف ديگر اگرشركت توانايي يافتن و اجراي فرصتهاي سرمايهگذاري سودآور را نداشته باشد درصد پرداخت سود سهام افزايش خواهد يافت. ميزان سود تقسيمي بوسيله مديريت تعيين مي شود. بديهي است، در بلند مدت ميزان پول نقد موجود براي پرداخت سود تقسيمي بوسيله سودآوري شرکت تعيين مي گردد، ولي در کوتاه مدت اينطور نيست. در بعضي مواقع ممکن است سود شرکت با گذشت زمان کاهش يابد ومدير سعي کند، ميزان سود تقسيمي را در سطح پيشين نگه دارد ،يا آ نرا افزايش دهد. (سالمون ،1963)
2-1) بيان مساله
از ديدگاه مديران معمولاٌ دو تصميممتضاد در رابطه با تقسيم سود ميتوان اتخاذ نمود :
- نگهداري عايدات در شركت و عدم تقسيم سود به منظور اختصاص دادن آن براي پرداخت اصل و فرع بدهيها و تأمين مالي پروژههاي سرمايهگذاري.
- توزيع سود به عنوان سود سهام نقدي بين سهامداران.
هر كدام از تصميمات فوق اثرات متفاوتي بر ارزش شركت و قيمت سهام آن خواهند داشت، اگر چه عدم تقسيم سود و نگهداري عايدات، راحت ترين منبع مالي براي شركت محسوب ميشود(جهانخاني،1373) اما آيا سود نگهداري شده در شركت به نحو مطلوبي به سرمايهگذاريهاي سودآور اختصاص پيدا ميكند ؟ به عبارت ديگر؛ سهامداران انتظار دارند سود نگهداري شده از طرف شركت، با نرخ بازدهي حداقل برابر با سرمايهگذاري كه آنها ميتوانستند در جاي ديگر انجام دهند، سرمايهگذاري شود. بنابراين فشارهاي ناشي از تقاضاي سود سهام نقدي از طرف سرمايه گذاران و ترجيح آنان به تقسيم سود باعث خواهد شد، تا مديران شركت به دنبال ارائه يك راه حل بهينه در اين زمينه باشند.
وقتي كه يك شركت نسبت به اعلام سود بطور منظم اقدام ميكند، سرمايه گذاران اين تداوم و ثبات را حاكي از ادامه روند عمليات عادي شركت تلقي مي كنند كه درعين حال كاهش سود سهام اعلام شده باعث ميشود كه سهامداران آن را علامتي از وجود يك مشكل بالقوه ويا امكان ايجاد مشكل در آينده بدانند (راعي، 1382) شرح فوق اهميت سياست تقسيم سودو تأثير رواني ميزان سود بر قيمت سهام وانتظارات سهامداران را بيان ميكند.
هر سهامدار از سهميكه مالك آن است، ميتواند انتظار چهار نوع بازدهي داشته باشد كه عبارتند از : سود نقدي، افزايش قيمت، سهام جايزه و رعايت حق تقدم خريد سهام. حال اگر فرض بر اين باشد كه يكي از مهمترين اهداف مديريت شركت افزايش ثروت سهامداران باشد، بنابراين تصميمهاي مالي آنها هم بايد در راستاي تحقق اين هدف اتخاذ گردد.
سئوالي كه در اينجا مطرح ميگردد اين است كه در دنياي واقعي كه فرضيات بازار كامل سرمايه حاكم نيست، تصميمات مربوط به تقسيم سود سهام نقدي چه تأثيري بر بازده سهام ميگذارند ؟ و آيا اين سياستها ميتوانند به عنوان عاملي در جهت حداكثر كردن ثروت سهامداران مورد استفاده قرار بگيرند ؟ آيا تفاوت معني داري بين بازده سهام شركتهاي توزيع كننده سود نقدي بيشتر و شركتهاي توزيع كننده سود نقدي كمتر وجود دارد يا خير ؟ بحث در مورد تقسيم سود نقدي در كشورهاي پيشرفته كه داراي بورس اوراق بهادار پر رونقي ميباشند از ديرباز مطرح بوده و شايد يكي از قديميترين و سئوال برانگيزترين موضوعات مطروحه در مديريت مالي باشد كه تا كنون جواب مشخصي براي آن ارائه نشده است. تعداد تحقيقات تجربي و تئوريها در اين زمينه به قدري متفاوت وبعضاٌ متضاد است كه در برخي از متون مديريت مالي از آن به عنوان معماي پرداخت سود سهام [1] نام ميبرند.حال مي خواهيم بدانيم اثر نوسانات درصد سود تقسيمي بر بازده سهام شرکتها چه نتايجي را به دنبال دارد ؟
3-1 ) فرضيهها:
در پا سخ به سئوالات ذكر شده يك فرضيه اصلي وچهار فرضيه فرعي بدين شرح مطرح شده است:
فرضيه اصلي :
1- بين نوسانات درصد سود تقسيمي و بازده سهام شركتها رابطه معني داري وجود دارد.
فرضيههاي فرعي
(1)- بين نسبت سودتقسيميسهام وتغييرات قيمت سهام، رابطه معني داري وجود دارد.
(2)- رابطه بين توزيع سود نقدي بيشتر و قيمت سهام با رابطه بين توزيع سود نقدي كمتر و قيمت سهام تفاوت معني داري وجود دارد.
(3)- بين سود نقدي هر سهم ونسبت تغييرات سود هر سهم ، رابطه معني داري وجود دارد.
(4) – بين نسبت تقسيم سود در بلند مدت و بازده سهام رابطه معني داري وجود دارد.
4-1) متغيرها:
در اين تحقيق متغيرها به دوگروه متغيرهاي مستقل و وابسته تقسيم شده اند.
1-4-1) متغيرهاي مستقل:
1-1-4-1)نسبت سود تقسيمي: سود تقسيمي هر سهم طبق مصوبه مجمع، تقسيم بر سود هر سهم
2-1-4-1)نسبت تغييرات سود هر سهم: تفاوت سود هر سهم سال جاري با سال قبل بوده و سود هر سهم نيز برابر با حاصل تقسيم سود خالص پس از کسر ماليات بر تعداد سهام عادي در پايان دوره ميباشد، که براي تعديل اثر اندازه، اين متغير بر قيمت بازار هر سهم در تاريخ مجمع تقسيم گرديده است.
3-1-4-1)نسبت تقسيم سود در بلند مدت: حاصل تقسيم جمع سود تقسيميپنج سال قبل بر جمع سود هر سهم پنج سال قبل ميباشد.(لينتنر،1956)
2-4-1) متغيرهاي وابسته:
1-2-4-1)تغييرات در قيمت سهام: تفاوت قيمت بازارهر سهم بعد از مجمع و قيمت بازار هر سهم در تاريخ مجمع.
2-2-4-1) تغييرات سود تقسيمي هر سهم: سود تقسيمي هر سهم طبق مصوبه مجمع عمومي در سال جاري منهاي سود تقسيمي هر سهم طبق مصوبه مجمع عمومي در سال قبل ميباشد.
3-2-4-1)بازده سهام: معمولاً مهمترين معيار ارزيابي عملکرد موسسات در حال حاضر نرخ بازده سهام است عبارت است از تفاوت ارزش بازار سهام در سال جاري وسال قبل بعلاوه سود نقدي سهام تقسيم بر ارزش بازار سهام در سال قبل.
5-1) اهداف
در بحث پيرامون سياستهاي تقسيم سود فرض ميشود كه سهامداران خواهان حداكثر منافع هستند. مديران نيز كه مباشرت داراييهاي واحد تجاري را به عهده دارند بايد به دنبال حداكثر كردن ارزش فعلي منافع آتي سهامداران باشند. بررسي اين مسأله كه آيا مديران تقسيم سود را به عنوان يك تصميم انفعالي [2] تلقي ميكنند و يا اينكه از آن به عنوان يك عامل فعال و مؤثر در جهت حداكثر كردن ثروت سهامدارا ن استفاده مي نمايند، مسأله اي اساسي است. بنابراين كمك به سرمايه گذاران در انتخاب شركت مورد نظر خود از جنبة تقسيم سود ميتواند يكي از اهداف اين تحقيق به شمار آيد كه از طريق شناخت و بررسي سياستهاي تقسيم سود در بورس اوراق بهادار محقق خواهد شد. هدف ديگر اين تحقيق بررسي تئوريها و فرضيات مالي مطرح شده در ارتباط با سياستها و خط مشيهاي تقسيم سود است.
6-1 ) كاربردهاي تحقيق
اين تحقيق كه از نوع تحقيقات كاربردي است ميتواند مورد استفاده سرمايه گذاران در بورس اوراق بهادار تحليلگران مالي، دانشجويان و ساير علاقمندان به مسائل مالي قرار گيرد. همچنين اين تحقيق ميتواند در زمينه تجزيه و تحليلهاي مالي در ارتباط با بازده سهام چه در دانشگاهها و چه در ساير محيطهاي آموزشي يا كاري مورد استفاده قرارگيرد
[1] – Dividend Puzzle
[2] – Passive Desition
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.